سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
پنج شنبه 91 اسفند 3 , ساعت 11:10 عصر

شاید یکی از راههای شناخت صفات و روحیات یک فرد..هنگامی می باشد که با مرگ..روبرو می شود.

و از این مهمتر آن لحظه ای است که در آخرین دقایق زندگی با قاتل خود روبرو می گردد.

علی پیشوای فکری و مذهبی و سیاسی..در سال 40هجری..بدست ابن ملجم..یکی از متعصبین قشری..شهید

می شود.او از نزدیک شاهد مرگ عثمان و تبعات سیاسی آن بوده است.او دیده است که مرگ عثمان..باعث

بوجود آمدن بحران سیاسی و اجتماعی در میان امت مسلمان..گردید.و در اثر این مرگ..هزاران نفر..بخاک و خون

غلطیدند.او بخوبی می داند که کشته شدن یک رهبر..تا چه اندازه..جامعه را به آشوب می کشاند..و هزاران فرد بیگناه

در اثر این مرگ..کشته و مجروح خواهند شد.اینست که..در آخرین لحظات حیات پرثمر و پر افتخار خود..به شهادت خود

جنبه ی فردی داده و از پیش جلوی استفاده ی سیاسی آنرا می گیرد و می گوید..فرزندان عبدلمطلب نمی توانم شما را غرقه در خون

مسلمین ببینم در حالی که شعار می دهید ..امیر مومنان کشته شد..هشدار!به هیچ وجه نباید جز قاتل من کشته شود..دقت کنید ..تا زمانی

که در اثر این ضربت مردم..پس آنگاه ضربه ای در ازای ضربه اش به او بزنید.اما مباد که اندام هایش را قطعه قطعه کنید!

چرا که از رسول خدا شنیدم که فرمود..مبادا!اندام موجود زنده یا مرده را تکه تکه کنید..اگر چه سگ درنده و هار باشد.

او حتی از این هم بالاتر میرود..لحظاتی تامل می کند ..تا خشم و احساسات دوستان و یارانش فرو نشیند و آنگاه می گوید..اگر قاتلم

را ببخشم..این موجب نزدیکی ام به خداست..برای شما نیز بخشش ارزنده است.پس ببخشایید!مگر دوست نمی دارید که خدا شما را

بیامرزد؟...راستی در کجای تاریخ..چنین نمونه ای را سراغ داریم.راستی این نوع انتخاب و این نوع برخورد..از چه جهان بینی و تلقی ای..نشات

گرفته و منشاء انسانی آن کدام ست؟شاید عمیقترین جمله ای را که در تاریخ بشر برای حفظ ارزشهای بشری و حقوق انسانی..و تنظیم

روابط میان انسان ها..عنوان شده است..و در عین حال نشان دهنده ی شیوه ی تفکر نویسنده ی آن است از قلم علی تراوش کرده است.

آنجا که به فرزند گرامی اش..امام حسن می نویسد..فرزند !خودت را میان خود و دیگری میزان قرار ده! و بنابر این برای دیگران

آنرا بپسند که برای خود می پسندی..و آنچه را که دوست نمی داری برای دیگران نیز نپسند..و همچنان که دوست نداری به تو ظلم شود..

تو هم به دیگران ظلم مکن.و آنگونه که به نیکی مردمان امیدواری..تو هم به آنان نیکی کن.//

آری اینست خاستگاه انسانی.. و علت اصلی و اساسی بینش انقلابی و توحیدی علی.او به خاطر خدا به انسان عشق می ورزد.و بر این اساس آن رابطه

متقابل و دو طرفه را که نگهدارنده ی اساس اجتماع بشری است..توضیح می دهد و سفارش می کند.

 

از کتاب حکومت در نگاه علی(ع)-از زنده یاد استاد محمد جواد شفیعیان


پنج شنبه 91 اسفند 3 , ساعت 11:10 عصر

سوره ی عصر پیامی به همه ی عصرها ونسلها

 

پیامی به شما/

 

شما!ای ملت مسلمان ایران..

 

ای خواهر و ای برادر

 

ای..شما که با شعار ((استقلال..آزادی..حکومت اسلامی))یکپارچه و یکدل..و همراه و همگام ..بپا خاستید..و با تظاهرات میلیونی خویش..در صفوف متحد و متشکل..ناگهان خواب طاغوتیان را آشفته ساختید..و بر عصر بیهودگی انسان شوریدید..و دیدگان بهت زده و چشمان منتظر ملت ها را در شرق و غرب عالم..بسوی خود گشودید..و با مشتهای گره کرده..و بانک الله اکبر..و شعارهای کوبنده ی روشنگر..و دسته دسته شهیدانی که چونان لاله های سرخ پیشاروی خویش داشتید جهانیان را در شگفتی فرو بردید و در حالیکه همگان..انگشت حیرت از این همه..بیداری و هوشیاری ناگهانی و جوش و خروش طوفانی..و فریاد های قرآنی..و موج شهادتهای آسمانی شما داشتند..و همه جا سخن از این که سرگذشت و سرنوشت این ملت بپاخاسته..با دستهای خالی..در برابر توپ ها و تانگها ..و تفنگها و مسلسل ها..و استبدادگران داخلی ..و استعمارگران خارجی چه خواهد شد..ناگهان رسانه های گروهی جهان..خبر نخستین پیروزی شما را ..در میان حیرت و شگفتی و اعجاب جهانیان..مخابره کردند و پیروزی خون بر شمشیر را اعلام داشتند.

 

ای شما!

 

که با کلمه و خون..به زندگی و عزت و شرافت و استقلال و آزادی و ایمان و عدل و دادخویش..و به مرگ و ذلت و رذالت و وابستگی و بردگی و کفر و ظلم و بیداد دشمن خویش ..شهادت دادید.اکنون شهادتی بس بزرگتر و وسیعتر و خطیرتر در برابر شما قرار دارد.هرگز مپندارید که مسولیت و رسالت شما در پی نخستین پیروزی..پایان پذیرفته است..و چه می گویم تازه مسولیت اصلی و رسالت اساسی شما آغاز شده است..مسئولیت نجات مسلمانان دیگر و ملتهای دیگر و رسالت نمونه و شاهد و سرمشق شدن برای مردم جهان.

 

و اینست همان مسئولیت بس عظیم و رسالت بس وسیعی که خداوند بر دوش شما نهاده است..

 

و کذالک جعلنا کم امه وسطا

 

لتکونوا شهداءعلی الناس

 

ویکون الرسول علیکم شهیدا

 

و آنچنان شما را امتی میاندار زمین و زمان ساختیم و قرار دادیم تا شما شهیدان و شاهدان و گواهانی بر مردم جهان باشید و پیامبر شهید و شاهد و گواه و سرمشق و نمونه ای برای شماست.

 

ای شما!

 

که با نخستین پیروزی خود ..گل امید را در دل همه ی مسلمانان جهان و همه ی مستضعفین عالم نشاندید.اکنون دیدگان هشتصد میلیون مسلمان یعنی که یک چهارم جمعیت زمین که گرفتار انواع نظامهای طاغوتی و ستمهای طبقاتی و نژادی و فرهنگی و نظامی و اجتماعی و سیاسی هستند به شما دوخته شده است تا برای آنها چه ارمغان برید.

 

از مسلمانان مبارز فلیپین در آسیای جنوب شرقی گرفته تا مبارزان مسلمان اندونزی تا مسلمانان هندو چین و بنگلادش و پاکستان تا مجاهدین مسلمان افغانستان و همین گونه مسلمانان جنوب شوروی تا مسلمانان ترکیه تا رزمندگان مسلمان عراق و همین سان از مسلمانان کویت گرفته تا مسلمانان اردن..همچنین از شیعیان لبنان گرفته تا چریکهای مسلمان فلسطین تا مردم مسلمان سوریه و در ادامه ی همین خط بگیر تا مسلمانان مصر در شمال افریقا و برو تا قلب صحرای افریقا و مبارزان پولیساریو در آن سوی مغرب.همه و همه انتظار آن می کشند که شما ملت بعنوان امت وسط در این زمین و زمان و در این عصر و نسل ..برای نجات دیگر مسلمین و رهایی سایر مستضعفین چه خواهید کرد.خدایا!مسولیتی با این وسعت و رسالتی با این عظمت بردوش ملتی..که تازه از نظام طاغوتی رهیده است و هنوز خود در رابطه با سرگذشت و سرنوشت خویش و گسستن وابستگیهایش به امپریالیسم جهانی و در راس آنها آمریکا و حل مشکلات داخلی خود و آبادی ویرانیها دهها مسئله دارد..چه سخت و دشوار می نماید.اما چه می شود کرد این بهای نخستین پیروزی ست و فرمان صریح خداوند در قرآن ست که..چون از یک مرحله فراغت یافتی باز خود را برای رسیدن به مرحله ی بالاتر و والاتر به سختی افکن و اذا فرغت فانصب.چرا که در فرهنگ اسلام چنین ست که همیشه در دل سختی..آسانی ست.همراه با رنجها ودشواریها..راحت و آرامش راستین بدست می آید.

 

ان مع العسر یسر

 

فان مع العسر یسرا

 

ای خواهر و برادر مسلمان!

 

ای ملت قهرمان و مبارز ایران!

 

ای شما که رسالت عظیم رهایی مسلمین و مستضعفین زمین را بر دوش دارید و مسئولیت خودسازی خود را آنسان که می باید و می شاید... پیام سوره ی عصر رابا گوش جان بشنوید!دریابید!بکار..بندید!و به انسان های گرفتار خسران و نقصان عصر خویش و نسل خویش..نه در قالب حرف که در قالب عمل نه با فریاد و شعار که با شعور و کردار ..اعلام دارید.

 

و از خود امتی بسازید که..

 

روشنی بخش زندگی تان ..خورشید ایمان باشد.و نیرو بخش وجودتان عمل صالح و تداوم بخش حرکت تان ..توصیه ی به حق و راهگشای مکتب تان توصیه به صبر

 

آری..قسم به همیشه ی زمان و همیشه ی تاریخ که همه ی انسانها در هر عصر و نسلی غرقه در خسرانند..مگر امتی که ایمان آورند..ایمان صادقانه و خالصانه و صمیمانه و عمل صالح و شایسته و بایسته و متناسب بازمین و زمان خویش انجام دادند.و همواره به آنچه باید باشد یکدیگر را سفارش کردند.و برای رسیدن از آنچه هست به آنچه باید باشد پیوسته یکدیگر را به صبر و مقاومت در برابر سختی ها و ناکامی ها و دشواریها فراخواندند.

 

والسلام

 

مشهد مقدس-اول رمضان1400هجری قمری-برابر با 23تیرماه 1359هجری


پنج شنبه 91 اسفند 3 , ساعت 11:9 عصر

قسمتی از خطبه 159

 

بخدا قسم انقدر بر این جامه ء کهنه ی خود وصله زده ام..که از وصله ی زننده آن شرم دارم.فردی به من گفت..چرا این جامه ء کهنه ی وصله وصله را از خودت دور نمی کنی؟!به اوگفتم ..تو از من دور شو!

 

به گاه بامدادان و طلوع فجر در هنگامه ی رستاخیز توده ها است که راهیان و رهروان شب مدافعان حق در شبهای دیجور اختناق ستوده می گردند.

 

خطبه ی شماره ی 60

 

مبادا که بعد از من خوارج را بکشید ..چون کسی که در تلاش برای دستیابی به حق بوده است..مانند آن کس نیست که در پی باطل رفته و آنرا دریافته است.یعنی معاویه و یارانش.

 

ترجمه ی نامه ی شماره 76نامه ی امام علی به عبدالله بن عباس هنگامی که او را در بصره جانشین خود قرار داد...

 

با سعه ء صدر با مردم برخورد کن چه..وقتی که با آنها دیدار میکنی.چه زمانی که با آنها می نشینی.چه هنگامی که به آنها دستور می دهی.از عصبیت و خشم دور باش که آن از خود بیگانه شدن شیطانی است.و بدان آنچه تو را به خدا نزدیک میکند.از آتش به دور می دارد.و آنچه از خدا دور می کند...به آتش نزدیک می کند.

کتاب حکومت در نگاه علی (ع)

 

قسمتی از ترجمه ی نامه ی شماره ی 47

 

بخشی از سفارش امام علی به حسن و حسین-که بر آن درود باد-بعد از آنکه ابن ملجم-که نفرین خدا بر او باد -به آن حضرت ضربت زد.فرزندان عبدلمطلب !نمی توانم شما را غرقه در خون مسلمین ببینم..در حالی که..شعار می دهید که امیر مومنان کشته شد.هشدار!به هیچ وجه نباید جز قاتل من کشته شود..دقت کنید..تا زمانی که در اثر این ضربت مردم..پس آنگاه..ضربه ای در ازای ضربه اش به او بزنید..اما مبادا!که..اندام هایش را قطعه قطعه کنید!چرا که از رسول خدا-شنیدم که فرمود..مبادا اندام موجود زنده و یا مرده را تکه تکه کنید..اگر چه سگ درنده و هار باشد.

 

از..کتاب حکومت در نگاه علی(ع)

 

از..زنده یاد استاد محمدجواد شفیعیان

قسمتی از خطبه 159

 

بخدا قسم انقدر بر این جامه ء کهنه ی خود وصله زده ام..که از وصله ی زننده آن شرم دارم.فردی به من گفت..چرا این جامه ء کهنه ی وصله وصله را از خودت دور نمی کنی؟!به اوگفتم ..تو از من دور شو!

 

به گاه بامدادان و طلوع فجر در هنگامه ی رستاخیز توده ها است که راهیان و رهروان شب مدافعان حق در شبهای دیجور اختناق ستوده می گردند.

 

خطبه ی شماره ی 60

 

مبادا که بعد از من خوارج را بکشید ..چون کسی که در تلاش برای دستیابی به حق بوده است..مانند آن کس نیست که در پی باطل رفته و آنرا دریافته است.یعنی معاویه و یارانش.

 

ترجمه ی نامه ی شماره 76نامه ی امام علی به عبدالله بن عباس هنگامی که او را در بصره جانشین خود قرار داد...

 

با سعه ء صدر با مردم برخورد کن چه..وقتی که با آنها دیدار میکنی.چه زمانی که با آنها می نشینی.چه هنگامی که به آنها دستور می دهی.از عصبیت و خشم دور باش که آن از خود بیگانه شدن شیطانی است.و بدان آنچه تو را به خدا نزدیک میکند.از آتش به دور می دارد.و آنچه از خدا دور می کند...به آتش نزدیک می کند.

 

روش سیاسی حکومت در نگاه علی(ع)

 

خطبه ی شماره ی 41

 

که در آن از فریبکاری /حکومتگران نسبت به مردم/باز می دارد و هشدار می دهد ای مردم!وفا همزاد و همریشه ی راستی است

 

..من سپری محکم تر و نگاهدارنده تر از وفا نمی شناسم.کسی که از چگونگی بازگشت خویش آگاه است..نیرنگ نمی زند.

 

در روزگاری بسر می بریم که اکثریت مردم فریبکاری و سیاست بازی را هوشمندی /زیرکی/تلقی می کنند..و ناآگاهان بی شناخت /ساده اندیشان/این تزویرگری مکاران را به حسن سیاست تعبیر می کنند.خدا این مکاران را بکشد!/از این فریبکاری ها/چه طرفی می بندند؟!کسی که به روشنی تحولات و دگرگونیهای امور را می بیند..با وجود اینکه

 

راه حیله گری را می داند اما فرامین و هشدارهای خدا /پای بند به اصول خدایی/مانع او /از اتخاذ شیوه های غیر اصولی/می گردند.پس با وجود اینکه راه حیله و فریب را دیده و می داند.و در

 

عین حال قدرت عمل آنرا هم دارد..این راه را رها کرده..بنابر این در این هنگام است که..فرصت طلبان-آنها که هیچ باکی از خیانت در دین ندارند-فرصت را غنیمت شمرده و از هیچ جنایت و خیانتی

 

کوتاهی نمی کنند.

 

.........................................................................................................................................

 

روش اقتصادی حکومت در نگاه علی(ع)

 

هنگامی که او را مورد انتقاد و سرزنش شدید قرار دادند که چرا بدون در نظر گرفتن امتیاز سابقه و شرف افراد بیت المال را برپایه ی مساوات میان مردم تقسیم می کند؟!

 

آیا میخواهید مرا وادار کنید که با ستم کردن در حق این مردمی..که بر آنان حکومت می کنم../از انحصارگران امتیاز طلب/برای خودم پشتیبان

 

و حامی درست کنم؟!به خدا قسم..تا روزگار می گردد..و تا ستاره ای در آسمان ..آهنگ ستاره ای دیگر را می کند..هرگز چنین نخواهم کرد.حتی اگر این مال..مال خودم هم بود..

 

بی تردید آنرا میان مردم مساوی تقسیم می کردم..تا چه رسد به اینکه کل مال..مال خداست/خدا-مالکی/سپس گفت..

 

هشیار باشید..پرداخت مال در غیر موضع حق آن..نابجا و اسراف است این کار صاحبش را در دنیا بلند می کند..در آخرت پائینش می آورد..در بین مردم..محترمش

 

می کند..و نزد خدا پست و خوارش می سازدهیچ فردی ..مالش را در غیر موضع حق صرف نکرد..و به غیر مستحق آن نداد ..مگر اینکه خداوند..زبان

 

تشکر آنان را بر او بست..و دوستی شان بنفع شخص دیگری تمام شد.پس اگر روزی چنین کسی زیر پایش خالی شود /از مسند قدرت بزیر افتد/و بیاری همان اشخاص که به آنها بناحق از بیت

 

المال بخشیده/محتاج شود..آنها بدترین یار و سرزنش-کننده ترین دوست خواهند بود

 


پنج شنبه 91 اسفند 3 , ساعت 11:8 عصر

یک زمان نوح نبی فریاد کرد

نهصد و پنجاه سال ارشاد کرد

نهصد و پنجاه سال روشنگری

این چنین ست شیوه پیغمبری

وحی آمد که تو نوح ارشاد بس

بهر این نامردمان فریاد بس

حجت خود را تو کردی آشکار

کار ایشان را تو بر ما واگذار

تا بگیرد قهر ما دامان شان

پس فرو کوبد بهم طوفان شان

نوح و یارانش روزان و شبان

یکدل و یکرنگ با ایمان و جان

کرد کشتی همچو ماهی روان

اندرونش مرد و زن ..پیر و جوان

نوح را فرزند نااهلی بدی

گرچه او را بود فرزند خودی

نوح گفتا ای خدای مهربان

هست فرقی بین او با دیگران

وحی آمد نی چه فرقی با دیگران

جمله یکسانند زی من بندگان

لیس من اهلک گرچه اهل تو

نیست صالح گرچه صالح اصل تو

برد کشتی مردمان اهل را

وانهاد آن غرقه گان جهل را

.....................................................

گوشه ای از آدم تا خاتم-از زنده یاد استاد محمد جواد شفیعیان/


پنج شنبه 91 اسفند 3 , ساعت 11:7 عصر

مقدمه

 

 

والعصر..

 

قسم به همیشه ی زمان..که میدان آزمون ملتها و تمدنها و اندیشه ها و مکتبها و راهها و رسمها و دین ها و آیین هاست.

والعصر..

قسم به همیشه ی تاریخ ..

که جولانگاه گسترده ی تلاشها و کوششها و کشمکش ها و گرایشها و مبارزه ها و پیامها و رهنمود هاست.

والعصر..

قسم به همیشه ی روزگار..

که پهنه ی جدال حق و باطل..عدل و ظلم ..نورو ظلمت..خدمت و خیانت..عزت و ذلت..پاکی و پوکی..شرافت و رذالت..

مردی و نامردی و ارزش و سود است.

آری ..قسم  به عصر..

که همه ی انسانها..در هر عصری و نسلی که باشند..در هر زمینی و زمانی که باشند..و در هر مرحله ای از علم و تمدن

و فرقی و تکامل که باشند..بی هیچ تردید در نوعی خسران و نقصان..غبن و ضرر..و کاهش و فرسایش..و ضلالت و

گمراهی بسر میبرند مگر..کسانی که پیام این سوره را..با همه ی ویژگیهایش دریابند..و خود را به سلاح ایمان و عمل

صالح و حق و صبر مسلح سازند ..و این اصول زندگیساز و نجات بخش و کمال آفرین را..نه به گونه ای انتزاعی..

بل به شکلی منسجم و مرتبط و ارگانیک..بر سر گذشت و سرنوشت خویش حاکمیت بخشند./صفحه 5/

............................................................................................................................................

عصر نهضت نبوی

 

والعصر..

 

قسم به عصر نهضت نبوی..که جلوه گاه ایمان و عمل صالح و حق و صبر..در امت نخستین اسلام ...بود.

عصری که مسلمانان پاکدل و پاکباز و پرشور صدر اسلام..پیام زندگیساز و عزت آفرین و کمال بخش این سوره را..با همه ی وجود خویش ..دریافتند

و در پرتو رهبری همه جانبه ی پیامبر ..در مدت بیست و سه سال ..یعنی که کمتر از ربع قرنی ..توانایی و یارایی آنرا یافتند ..که لرزه بر پیکر قدرتهای طاغوتی و

امپراطوریهای قدرت طلب و ستم پیشه آن روز و روزگار ..در شرق و غرب عالم ..بیفکنند.عصری که خود ..نموداری از تحقق عینی پیام و رهنمود این سوره

..و شاهدی بر اصالت و حقیقت جهان شمول آن..در مقیاس وسیعتر و گسترده ترست.

و بی جهت نبود که مسلمانان صدر اسلام..در هر ملاقاتی..به هنگام خداحافظی ..دستهای خویش را بر یکدیگر می نهادند ..و این سوره را بعنوان پیامی

همواره زنده و سازنده ..برای هم می خواندند و آنگاه از یکدیگر جدا می شدند.

عصری که امت مسلمان نخستین..بر اساس رهنمودهای این سوره..مدینه ی فاضله ای-اگر چه در سرزمینی کوچک-پدید آوردند که ایثار و اخلاص از در و دیوار

آن می بارید..

و خورشید ایمان ..روشنی بخش زندگی و حرکتشان بود..

و عمل صالح..کار مدامشان..

و توصیه به حق..شعارشان..

و صبر و مقاومت..وجودشان..

تا آنجا که در شهادت..بر یکدیگر پیشی می گرفتند ..و در اوج تشنگی و عطش..در میدان نبرد..جام آب را به یکدیگر احاله می کردند.

تجسمی بودند از کلمه ی توحید..و توحید کلمه.

نموداری بودند از ایمان و عمل صالح و حق و صبر.

تبلوری بودند از برادری و برابری و الفت و محبت و صفا و صداقت و پاکی و صمیمیت و یکرنگی و یکدلی.

عصاره ای بودند از سوره ی عصر.

صفحه 7-8/

........................................................................................................................................................................

عصر حکومت مهدی(عج)

 

والعصر..

 

قسم به عصر حکومت مهدی..عصر رهایی نهایی انسان..از خسران و نقصان و کاهش و فرسایش.

عصر فرو ریختن همه ی نظامهای سلطه گر و ارزشهای طاغوتی.

عصر آزادی راستین انسان از انواع بندگیها و بردگیها و ستم ها و بیدادها.

عصر تجلی ایمان و عمل صالح و حق و صبر در امت واحد جهانی.

عصر شکوفایی و بالندگی آزاد همه ی استعداد های انسانی.

عصر پیشوایی مستضعفین..وارثین راستین زمین.

عصر وراثت و حاکمیت بندگان صالح خداوند بر پهنه ی زمان.

عصر نجات غایی انسان از انواع استبداد..استثمار ..استحمار..استخفات..استعباد و نهایتا استضعاف.

عصر رستن راستین انسان از خسران فرهنگی..خسران اقتصادی..خسران اجتماعی..خسران سیاسی.

خسران نظامی.خسران انسانی.خسران اخلاقی و دیگر خسران ها و نقصان ها.

..........................................................................................................صفحه10-11...........................................................................

سوره ی عصر پیامی به همه ی عصر ها و نسلها-نویسنده-زنده یاد محمد جواد شفیعیان/


<   <<   6   7   8      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ